چهره زن در شعر شاملو | |
باری از یاد نباید برد که در میان شعرای معروف معاصر به استثنای فروغ فرخزاد، احمد شاملو تنها شاعری باشد که زنی با گوشت و پوست و هویت فردی به نام آیدا در شعرهای او شخصیت هنری مییابد و... | |
مرد عاشق فقط نظر باز است و به جز از غبغب به بالای معشوق به چیزی نظر ندارد. و زن معشوق نه فقط از جسم بلکه از هر گونه هویت فردی نیز محروم است. تازه این زن خیالی چهرهای ستمگر و دستی خونریز دارد و افراسیاب وار کمر به قتل عاشق سیاوش خویش میبندد: شاه ترکان سخن مدعیان میشنود شرمی از مظلمه خون سیاوشش باد
در واقعیت مرد ستمگر است و زن ستم کش ولی در خیال نقشها عوض میشوند تا این گفته روانشناسان ثابت شود که دیگر آزاری آن روی سکه خودآزاری است. با ظهور ادبیات نو زن رخی مینماید و پرده تا حدی از عشق روحانی مولوی و معشوقه خیالی حافظ برداشته میشود. نیما در منظومه «افسانه» به تصویر پردازی عشقی واقعی و زمینی مینشیند: عشقی که هویتی مشخص دارد و متعلق به فرد و محیط طبیعی و اجتماعی معینی است. چوپان زادهای در عشق شکست خورده در درههای دیلمان نشسته و همچنان که از درخت امرود و مرغ کاکلی و گرگی که دزدیده از پس سنگی نظر میکند یاد مینماید، با دل عاشق پیشه خود یعنی افسانه در گفت و گوست.
برگسترده همین مفهوم نوین از عشق است که به شعرهای عاشقانه احمد شاملو میرسیم. من با الهام از یادداشتی که شاعر خود بر چاپ پنجم هوای تازه در سال ۱۳۵۵ نوشته، شعرهای عاشقانه او را به دو دوره رکسانا و آیدا تقسیم میکنم. رکسانا یا روشنک نام دختر نجیب زادهای سغدی است که اسکندر مقدونی او را به زنی خود در آورد. شاملو علاوه بر اینکه در سال ۱۳۲۹ شعر بلندی به همین نام سروده، در برخی از شعرهای تازه نیز رکسانا به نام یا بی نام یاد میکند. او خود مینویسد: رکسانا، با مفهوم روشن و روشنایی که در پس آن نهان بود، نام زنی فرضی شد که عشقش نور و رهایی و امید است. زنی که میبایست دوازده سالی بگذرد تا در آن آیدا در آینه شکل بگیرد و واقعیت پیدا کند. چهرهای که در آن هنگام هدفی مه آلود است، گریزان و دیر به دست و یا یکسره سیمرغ و کیمیا. و همین تصور مایوس و سرخورده است که شعری به همین نام را میسازد، یاس از دست یافتن به این چنین هم نفسی. در شعر رکسانا، صحبت از مردی است که در کنار دریا در کلبهای چوبین زندگی میکند و مردم او را دیوانه میخوانند. مرد خواستار پیوستن به رکسانا روح دریاست، ولی رکسانا عشق او را پس میزند: بگذار هیج کس نداند، هیچ کس نداند تا روزی که سرانجام، آفتابی.
اکنون در اواخر شعر از زبان این زن مه آلوده چنین به جمع بندی از عشق شکست خورده خود مینشیند: در شعر "غزل بزرگ" (۱۳۳۰) رکسانا به "زن مهتابی" تبدیل می شود و شاعر پس از اینکه او را پاره دوم روح خود می خواند، نومیدانه میگوید:
در شعر "غزل آخرین انزوا" رابطه شاعر با معشوقه خیالیش به رابطه کودکی نیازمند محبت مادری ستمگر مانده میشود: نام دیگر رکسانا زن فرضی "گل کو" است که در برخی از شعرهای تازه به او اشاره شده. شاعر خود در توضیح کلمه گلکو مینویسد: "گل کو" نامی است برای دختران که تنها یک بار در یکی از روستاهای گرگان (حدود علی آباد) شنیدهام.
در شعر دیگری به نام "برای شما که عشقتان زندگی ست" (ص۱۳۳) ما با مبارزه ای آشنا میشویم که بین مردان و دشمنان آنها وجود دارد و شاعر از زنان میخواهد که پشت جبهه مردان باشند و به آوردن و پروردن شیران نر قناعت کنند: چنین زنانی حتی زیبایی خود را وامدار مردان هستند:
اگرچه زنان روح زندگی خوانده میشوند، ولی نقش آفرینان واقعی مردان هستند: در شعر معروف "پریا" (۱۳۳۲) نیز زنان قصه یعنی پریان را میبینم که در جنگ میان مردان اسیر با دیوان جادوگر جز خیال پردازی و ناپایداری و بالاخره گریه و زاری کاری ندارد.
(و همچنین نگاه کنید به شعر "سرود آن کس که از کوچه به خانه باز می گرد"، "و حسرتی") از کتاب مرثیههای خاک که در آن عشق آیدا را به مثابه زایشی در چهل سالگی برای خود میداند.) عشق به آیدا در شرایطی رخ میدهد که شاعر از آدمها و بویناکی دنیاهاشان خسته شده و طالب پناهگاهی در عزلت است: حتی شب که در شعرهای گذشته (و همچنین آینده) مفهومی کنایی داشت و نشانه اختناق بود اکنون واقعیت طبیعی خود را باز مییابد: شیدایی به آیدا در کتاب بعدی شاملو "آیدا درخت و خنجر و خاطره" چنین نقطهای کمال خود میرسد: ولی سرانجام با بازگشت اجباری شاعر از ده به شهر به مرحله آرامش خود باز میگردد:
شاملو از آن پس از انزوا بیرون میآید و دفترهای جدید شعر او چون "دشنه در دیس"، "ابراهیم در آتش"، "کاشفان فروتن شوکران" و "ترانههای کوچک غربت" توجه او را به مسایل اجتماعی و به خصوص مبارزه مسلحانه چریکی شهری در سالهای پنجاه نشان میدهد. با وجود اینکه در این سالها بر خلاف سالهای بیست و سی که شعر به شما که عشقتان زندگیست در آن سروده شده بود، زنان روشنفکر نقش مستقلی در مبارزه اجتماعی بازی میکنند، ولی در شعرهای شاملو از جاپای مرضیه احمدی اسکویی در کنار احمد زیبرم اثری نیست. چهره زن در شعر شاملو به تدریج از رکسانا تا آیدا بازتر میشود، ولی هنوز نقطههای حجاب وجود دارند. در رکسانا زن چهرهای اثیری و فرضی دارد و از یک هویت واقعی فردی خالی است. به عبارت دیگر شاملو هنوز در رکسانا خود را از عشق خیالی مولوی و حافظ رها نکرده و به جای اینکه در زن انسانی با گوشت و پوست و احساس و اندیشه و حقوق اجتماعی برابر مردان ببیند، او را چون نمادی به حساب میآورد که نشانه مفاهیم کلی چون عشق و امید و آزادی است. در آیدا چهره زن بازتر میشود و خواننده در پس هیات آیدا، انسانی با جسم و روح و هویت فردی میبیند. در اینجا عشق یک تجربه مشخص است و نه یک خیال پردازی صوفیانه یا مالیخولیایی رمانتیک. و این درست همان مشخصهای است که ادبیات مدرن را از کلاسیک جدا میکند. توجه به "مشخص" و "فرد" و "نوع" و پرورش شخصیت به جای تیپ سازی.
شاید رابطه فوق را بتوان متاثر از بینشی نسبت به پیوند عاشقانه زن و مرد داشته و هنوز هم دارد. بنابراین نظر، دو دلداده چون دو پاره ناقص انگاشته میشوند که تنها در صورت وصل میتوانند به یک جز کامل و واحد تبدیل شوند (تعابیری چون دو نیمه یک روح، زن همزاد و دو پاره یک واقعیت که سابقاً ذکر شد از همین بینش آب میخورند) به اعتقاد من عشق (مکملها) در واقع صورت خیالی نهاد خانواده و تقسیم کار اجتماعی بین زنان خانه دار و مرد شاغل است و بردگی روحی ناشی از آن جز مکمل بردگی اقتصادی زن میباشد و عشق آزاد و برابر، اما پیوندی است که دو فرد با هویت مجزا و مستقل وارد آن میشوند و استقلال فردی و وابستگی عاطفی و جنسی فدای یکدیگر نمیشوند. باری از یاد نباید برد که در میان شعرای معروف معاصر به استثنای فروغ فرخزاد، احمد شاملو تنها شاعری باشد که زنی با گوشت و پوست و هویت فردی به نام آیدا در شعرهای او شخصیت هنری مییابد و داستان عشق شاملو و او الهام بخش یکی از بهترین مجموعههای شعر معاصر ایران میشود. با سپاس از دوست نازنینی که این مطلب را برای من فرستاد |
روز جهانی منع خشونت بر زنان - از ۴۹ سال پیش تا به امروز
روز ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامیده شده است. نگاهی کوتاه کردهایم به تاریخچه این روز و نیز فعالیتهای انجامشده در ایران و جهان برای مبارزه با خشونت علیه زنان.
۴۹ سال پیش در روز ۲۵ نوامبر سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن، با نام خواهران میرابل، پس از ماهها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند. "جرم" این سه خواهر شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود.
۲۱ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۸۱، در همایشی که در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب تشکیل شد، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز نهی خشونت علیه زنان مطرح گردید. هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران ادای احترام شود و هم افکار عمومی بیش از پیش به سوی نهی خشونت علیه زنان سوق یابد. سال ۱۹۹۹ سازمان ملل نیز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی نهی خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت.
در راستای همین تصمیم ، یک سال بعد، شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۰۰ قطعنامهی ۱۳۲۵ را به تصویب رساند که عنوان آن بود: " زنان، صلح و امنیت". محورهای اصلی این قطعنامه به پیشگیری مناقشات و خصومتها در درون و در میان کشورها، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز ممانعت از اعمال خشونت علیه آنها مربوط میشوند. این قطعنامه مبنایی است برای آن که خشونتهای گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند.
در ۹ سال گذشته، روز ۲۵ نوامبر مناسبتی بوده هم برای روشنگری و بسیج افکار عمومی و هم برای تاکید بر لزوم تصویب و اجرای تدابیری که راه تحقق قطعنامه یادشده را بگشایند و دامنه و ضریب خشونت علیه زنان را بیش از پیش کاهش دهند. تظاهرات و راهپیمایی، ارائه و معرفی طرحها و راهکارهای حقوقی و قانونی، برگزاری سمینارهای علمی و تخصصی و ... از جمله اجزای کارزارهای زنان دراین روز بودهاند. این کارزارها بسته به شرایط هر کشور، بر موضوعی خاص متمرکز بوده است.
تجاوز جنسی، جنایت علیه بشریت
امسال از مدتها قبل از روز جهانی منع خشونت علیه زنان بحث بر سر تجاوز جنسی به زنان در جنگ بسیار بالا گرفت. در ۱۳ سال گذشته تنها در جمهوری کنگو دویست هزار زن مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. حساسیت های فزاینده روی این مسئله باعث شد که سازمان ملل، خشونت جنسی علیه زنان در دوران جنگ را مصداق جنایت علیه بشریت اعلام کند.
سازمانهای فعال در زمینه حقوق زنان وابسته به سازمان ملل از این پس فعالیتهای گوناگونی را برای جلوگیری از تجاوز به زنان در مناطق جنگی و نیز کمک به زنان قربانی انجام میدهند. حمایتهای دارویی، روانپزشکی، حقوقی و اقتصادی زنان قربانی، از جمله این کمکهاست.
این سازمانها همزمان علیه فرار از مجازات عاملان تجاوز جنسی نیز مبارزه میکنند. فعالان حقوق زنان معتقدند تعقیب و محاکمه عاملان تجاوز، شاهکلید پیشگیری از وقوع آن است.
در همین راستا بانکیمون دبیرکل سازمان ملل پیشنهاد تشکیل کمیتهای را داده تا نقض حقوق بشر در کنگو، سودان و چاد را بررسی کند. این کمیته پیش از هر چیز باید به موارد خشونت جنسی بپردازد.
از درد زیستن به خود می پیچید .بی ارزش بود و بیزار از خود، ارزش را در زجر کشیدن می دید.خود را بدهکار خیابانها وباتوم وزندان می دانست .او شرمسارجلاد درون خویش بود
چرا نگرانی؟....آدرس سر راست است ....از خیابانهای چرک وچروک که گذشتی بدون هیچ کلامی... به سمت میدان بپیچ . بخارنفس های بجای مانده ... چکه چکه بر اسفالت سرد می افتندو پیکرهایی می شوند بی نام و نشان... هزاران هزار.... تکه تکه های سکوت را بهم پیوند می زنند...و آن را معنا می کنند .به آنجا که رسیدی، تکثیر می شوی.
شعر این روزها آ رامش بخش است مرا از واقعیت های تلخ .گریز ناپذیر وناامید کننده برای زمانی دور می کنداین شعر احمد رضا احمدی رادوست داشتم ....گریزی از واقعیت نیست
در کوچه ها چراغ به آسمان آویخته اند
گل های کاغذی...
پرندگان فلزی...
ماهیان مرده...
گزمه ها
در کوچه ها چراغ به آسمان آویخته اند
اما تصویر چراغ است که می سوزد
حاصل ما به جای نور دود است
احمدزضا احمدی