برای تو و خویش
چشمانی آرزو میکنم
که چراغها و نشانهها را
در ظلماتمان
ببیند.
گوشی
که صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان
بشنود.
برای تو و خویش، روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد.
و زبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
ار آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوییم.
مارکوت بیکل
ارزوها.همیشه از ارزو می گوییم چند درصد از انها به واقعیت می پیوندند و چند درصد از انها همچنان ارزو باقی می مانند وچند درصد از انها فراموش می شوند؟
ومن هم چنان ارزو می کنم حتی اگر هیچگاه به واقعیت نپیوندد.